از غضنفر می پرسن: نظرت راجع به مار چیه؟می گه: حیوون خیلی خوبیه! اما حیف که همش دُمه

شعر نو غضنفر: تو سیب سرخ کدامین درخت پرتقالی که هر دانه انارت به سرخی گیلاس های درخت موز است ، ای گلابی من

از غضنفر میپرسن: داداش جریان این بوق زدن تو عروسیها چیه؟ غضنفر میگه: ما قبلاً تو عروسی یه شعری میخوندیم، الانا دیگه فقط آهنگشو میزنن. میپرسن خوب چی میخوندید؟ غضنفر میگه: اونی كه تا دیروز نمیداد...دیدید داد...دیدید داد

غضنفر با دوست دخترش تو ماشین بودن میبینن جلوتر ایست بازرسیه به دختره میگه پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو تجریش که من دوباره سوارت کنم بعد از ایست بازرسی دختره یادش میره میگه ونک غضنفر میگه شرمنده مسیرم نمیخوره

غضنفر در دانشگاه تاریخ می خونده. ازش می پرسن رشته ات چیه؟ میگه: مهندسی اموات

پدر غضنفر تو آتیش سوزی میمیره در مغازش مینویسه : " به علت پدرسوختگی مغازه تعطیل است

غضنفر از آسمون خراش میفته پایین مردم دورش جمع میشن میگن چی شده غضنفر  میگه :هیچی بابا پوز آسانسورمونو زدم 

به یه غضنفر میگن تو چرا ریش نداری میگه اخه من به مامانم رفتم

به غضنفر میگن بهترین شهر دنیا کجاست؟ میگه.سانفرانسیسکو میگن بنویسش میگه غلط کردم. بم

از غضنفر می پرسن نظرت راجع به زلزله چیه؟می گه طرح خوبیه، تکان دهنده است!

یه یارویی به غضنفر دو تا انگشت نشون می ده، می گه: این چند تاست؟ غضنفر می گه: کدوم یکی!

مادر غضنفر میره خواستگاری، پدر دختره میپرسه خوب پسرتون چه کاره هست؟ مادره میگه: پسرم دیپلماته . پدر دختره میگه: اوه چه عالی! یعنی چی؟ مادره میگه: یعنی از وقتی غضنفر دیپلمش گرفته همینطوری ماته

غضنفر میره نانوایی ، یه 5 ریالی میده به نانوا ، نانوا میگه : 5 ریالی كه نون نمیشه ! غضنفر  میگه :  صداشو در نیار من ماكسی میلیانوس هستم !

دوتا غضنفر رو داشتن اعدام می‌کردن، به اولی میگن آخرین آرزوتو بگو میگه: می‌خوام خانوادمو ببینم به دومی‌میگن تو بگو، میگه: نزارین خانوادشو ببینه!

به غضنفر میگن سخت ترین کاری که تو عمرت کردی چی بوده؟ میگه پر کردن نمکدون میگن چرا؟ میگه:  آخه سوراخاش خیلی ریزه ..

به غضنفر می گن فرق هویج وبلال چیه فکر می کنه می گه بلال تو جنگ احد بود ولی هویج نبود

از غضنفر میپرسن اون کدوم حیوونیه که پاچه میگیره؟ میگه: بابام، واسه صبحونه

غضنفر میره بدنسازی، مربیه میگه: هفته اول بدن درد داری، غضنفر میگه: پس من از هفته دوم میام.

غضنفر اسم بچه اش رو میزاره «اس ام اس» میگن: این چه اسمیه؟ میگه: چیه مگه! از پیام که با کلاس‌تره.

غضنفر میره جبهه بهش میگن اونجا چیکار میکردی؟ میگه زرشک پاک میکردم!  بهش میگن خوب پس اونجا آشپز بودی؟ میگه : نه ، روی تابلوهایی که نوشته بود دنیا منتظر ماست بیا تا برویم  زیرشون نوشته بودند زرشک! ما اون زرشکارو رو پاک می کردیم!

غضنفر چربی داشته میره دکتر، دکتر بهش میگه روزی ۴ کیلومتر باید بدوی... بعد از چند روز غضنفر زنگ میزنه به دکتر میگه: رسیدم لب مرز، چیکار کنم؟

غضنفر پسرشو می‌‌بره آزمایش کنه، ببینه دیوونه است یا نه! دکتر به پسره میگه: برو با این آبکش آب بیارغضنفر میگه: این خسته‌ است، بذار خودم برم بیارم!

غضنفر داشته میمرده همه دورش جمع میشن بهش میگن وصیت کن .میگه : کنار سنگ قبرم پوست موز بزارین! میگن : این دیگه چه وصیتیه؟میگه شما نمیفهمید ، وقتی کسی بخواد از کنار قبرم رد بشه لیز میخوره میوفته ، من هم میخندم روحم شاد میشه! 

غضنفر توی خیابون زل زده بوده به یه دختره، یه پیرمردی بهش میگه: مگه تو خودت خواهر و مادر نداری؟ غضنفر میگه: چرا، ولی به این خوشگلی نیستند

از غضنفر می پرسن: نظرت راجع به مار چیه؟می گه: حیوون خیلی خوبیه! اما حیف که همش دُمه!

غضنفر می خواسته از همسایه شون نردبون قرض بگیره. با خودش فکر می کنه، می گه: الان اگه برم بگم نردبونتون رو بدین، شاید همسایه بگه نردبون ما کوتاهه، یا بگه نردبون ما شکسته، یا بگه نردبون رو به یکی دیگه قرض دادیم. خلاصه می ره دم خونه همسایه در می زنه، همسایه میاد دم در می گه: بله بفرمایید... غضنفر می گه: برو بابا شما هم با این نردبونتون!

توی یک مهمانی، یک خانمی رو می کنه به غضنفر ، می گه: به نظر شما من چند سالمه؟ غضنفر می گه: گفتنش یک خورده مشکله، اما یک کم که دقیق می شم می بینم اصلا بهتون نمی یاد!