به غضنفر میگن: یه موجود نام ببر میگه: یخ!… میگن یخ که موجود نیست؟! میگه: چرا نیست؟! آخه همه جا نوشته: یخ موجود است!!!

غضنفر میره پمپ بنزین. یارو بهش میگه آقا سوپر بزنم یا معمولی؟ غضنفر میگه:معمولی بزن خانواده تو ماشین نشسته!

نظریه غضنفر در مورد روزه! : انسان در این دنیا مسافری بیش نیست و روزه بر مسافر واجب نیست

به غضنفر می گن می دونی چرا تو اسلام 4 تا زن بیشتر نمی شه گرفت ؟می گه چون اگه 5 تا بشه باید یکی شو باید خمس بدی

یه روز غضنفر تو خیابون داشته میرفته , یکی بهش میگه آقا چرا پای چشت کبوده ؟ غضنفر میگه : جان من ؟ درد هم میکنه ؟ 

از غضنفر می پرسن: اگه گفتی کی به همه محرمه؟ یک خورده فکر میکنه میگه: سوپر مارکت سر کوچه! میگن: چرا؟میگه: چون به همه شیر میده!!

ماشین پیکانی با شماره پلاک تهران ص از چراغ قرمز رد می شه , غضنفر  که پلیس اون مسیر بوده آژیر کشان دنبالش می افته و پشت سرهم داد می زد : تهران صلی الله علیه و آله بزن کنار!!

غضنفر توی کوپه قطار با یک خانم غریبه همسفر بوده. شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و غضنفر تخت پایینی. نصفه شب خانمه میگه سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی. غضنفر میگه میخوایی خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هردومون گرم بشیم؟ خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه باشه حاضرم. غضنفر میگه پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار

غضنفر می ره خواستگاری. دختره سبیل داشته  غضنفر  بهش می گه تو چرا سبیل داری و خیلی می خنده .دختره قهر می کنه می ره تو اتاقش. بعد مادر غضنفر اشاره می کنه به پسرش که برو از دلش در بیار. عضنفر می ره تو اتاق دختره ، می بینه داره گریه می کنه برای اینکه از دلش در بیاره می گه: خجالت بکش ، مرد که گریه نمی کنه!

غضنفر داشته با اخم پولکی می خورده بهش میگن چته؟ میگه : والله ما هر حرفی بزنیم شما میگین غضنفر نمی فهمه … ولی به خدا این چیپسا شیرینه

غضنفر آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره!

به غضنفر میگن درد عشق بدتره یادرد دندون میگه: هنوز تو اتوبوس شاشت نگرفته!!

 غضنفر میخواسته رفیق جدیدشو به رفقاش معرفی کنه، رو به رفقاش میکنه، میگه: بچه‌ها… قاسم. بعد رو به قاسم میکنه، میگه: قاسم جان… بچه‌ها

غضنفر می خواسته بره خواستگاری، دیرش شده بوده حواسش پرت می شه شلوارش رو پشت و رو می پوشه و با عجله می دوه تو خیابون، یهو یک ماشین میاد می زنه درازش میکنه وسط خیابون. رانندهه میاد بالا سرش، می گه: طوریت که نشده؟ ترکه یک نگاه به سر تا پاش می کنه، چشمش می افته به شلوارش، می گه: چی چیو طوری نشده، زدی حسابی پی چوندی

غضنفر تیپ می زنه می ره تو خیابون. دختره بهش می گه "بخورمت" ترکه می گه " این غلطای اضافی به تو نیومده!!

یه غضنفر  و یه انگلیسی و یه آمریکایی میرن تو یه جنگل. یه غول سر راهشون در می آد و می گه هر کدومتون می تونید یه آرزو کنید بعد اگه من تونستم برآوردش کنم می خورمتون ،

آمریکائیه می گه من می خوام پول دار ترین مرد جهان بشم" غوله آروزشو برآورده می کنه بعد می خورتش.

انگلیسیه می گه من می خوام ثروتمند ترین مرد جهان بشم غوله آرزوشو برآورده می کنه بعد می خورتش.

غضنفر که می بینه فقط خودش مونده به خودش می گه چکار کنم؟ یک دفعه یه باد صدادار میده به غوله می گه حالا اگه می تونی رنگش کن!

غضنفر میره خواستگاری. دختره باد صدادار می ده ترکه خیلی می خنده . دختره هم گریه می کنه، میره تو اتاقش. بعد مادر غضنفر اشاره می کنه به پسرش که برو از دلش در بیار. غضنفر می ره تو اتاق دختره می بینه داره گریه می کنه برای اینکه از دلش در بیاره می گه: چطوری گوزو!

بچه مثبته از غضنفر میپرسه: آقا ببخشید... خیلی خیلی عذر میخوام..شرمنده.. روم به دیوار.. اسمتون چیه؟ غضنفر شاكی میشه، میگه: ایجور كه تو پرسیدی، اسمم الاغه!!!

یه آمریكاییه می خواد حال غضنفر رو بگیره میبرتش امریكا بهش میگه زمین رو بكن اونم می كنه. بعد از ده متر كندن میرسن به یه سیم. امریكاییه میگه این یعنی ما صد سال پیش تلفن داشتیم. غضنفر میگه حالا تو بیا بریم کشور ما، اونجا بهش یه بیل میده میگه بكن صد متر می كنن به هیچی نمیرسن غضنفر میگه این یعنی ما صد سال پیش موبایل داشتیم

غضنفر پیراهن مشكی پوشیده بود. گفتند: خدا بد نده چی شده؟ گفت: انگشت بابام رفته زیر تریلی! گفتند: خب این كه پیراهن مشكی پوشیدن نداره! گفت: آخه انگشت بابام توی دماغش بوده. 

غضنفر میره سیرك. یه نفر میاد دهن تمساح را باز می كنه، سرش را داخل دهان تمساح می گذاره. بعد از یك ربع سرشو در میاره می پرسه: كی می تونه این كار را انجام بده؟ غضنفر میگه من می تونم، ولی دهانم این قدر باز نمی شه!

به غضنفر میگن: یه موجود نام ببر میگه: یخ!… میگن یخ که موجود نیست؟! میگه: چرا نیست؟! آخه همه جا نوشته: یخ موجود است!!!

به غضنفر  گفتن واسه زلزله بم چه كمكى كردى؟ گفت: متاسفانه من دستم خالی بود، ایشالا زلزله بعدی!

خارجیه میاد ایران از غضنفر  میپرسه  :   Where Is Hospital
غضنفر  میگه : من که نمیدونم چی میگی !ولی محزه اطمینان ، باباته